پرسش :
به چه دليل و از چه جهاتي قرآن کريم معجزه است؟ به چه دليل قرآن معجزه است؟ آيا به اين دليل كه كلام خداست؟ يا مىتوانست كلام خدا باشد، ولى معجزه نباشد )زيرا در صورت اول، لازم مىآيد كه همه كتب آسمانى معجزه باشند(؟ آيا در تمامى ابعاد معجزه است يا فقط از جنبهى فصاحت و بلاغت؟ آيا مىتوان گفت كه در هر عصرى براى مردم آن عصر از جنبهى خاصى معجزه است؟
شرح پرسش :
پاسخ :
ابتدا بايد گفت، اين كه: »قرآن كلام خداست« عين همان مدعاست كه »قرآن معجزه است« و نمىتواند دليل آن باشد و پس از اين كه ما اثبات كرديم كه قرآن معجزه است، آن گاه آشكار مىشود كه قرآن كلام خداست. به عبارت ديگر، اگر كسى بگويد: »قرآن معجزه است، چون كلام خداست؟« بلافاصله اين اشكال پيش مىآيد كه: »شما از كجا فهميديد كلام خداست؟«
اما راه تشخيص اين كه: آيا چيزى معجزه است يا خير؟ از اين طريق است كه معجزه هر امر خارق العادهاى است كه:
اولا: دربارهى آن امر تحدى شده باشد؛
ثانيا: كسى از عهدهى تحدى برنيامده باشد، و به تعبير ديگر اين كه: »آن معجزه، مغلوب كسى واقع نشود و كسى بر آن غلبه نكند«.
با قيد اول، كرامات اوليا و كارهاى خارق العادهى مرتاضان از معجزه جدا مىشوند )زيرا در عين اين كه آنها امورى خارق العادهاند، اما آورندهى آنها تحدى نكرده، يعنى نخواسته است به آن وسيله نبوت خود را اثبات كند(.
با قيد دوم، مدعيان دروغين از انبياى واقعى تفكيك مىشوند.
اكنون وقتى در مورد قرآن ادعا مىكنيم معجزه است، نشان مىدهيم كه:
اولا، دربارهى قرآن تحدى شده و اين تحدى در آيات متعددى از خود قرآن آمده است. از جمله دربارهى كل قرآن: »و لئن اجتمعت الانس و الجن على أن يأتوا بمثل هذا القرآن لا يأتون بمثله ولو كان بعضهم لبعض ظهيرا« و دربارهى لا اقل ده سوره: »أم يقولون افتراه قل فأتوا بعشر سور مثله مفتريات«
؛ بلكه حتى آوردن يك سوره: »و ان كنتم فى ريب مما أنزلنا على عبدنا فأتوا بسورة من مثله و ادعوا شهدائكم من دون الله ان كنتم صادقين.«
ثانيا، حداقل اين است كه علماى ادبيات عرب در طول تاريخ نشان دادهاند، تمام تحدىهايى كه عليه قرآن كريم مطرح شده است، به هيچ وجه نه به لحاظ اسلوب ادبى و نه به لحاظ محتوايى، با قرآن قابل مقايسه نيستند .
اما دربارهى اين كه كدام جنبهى قرآن معجزه است، علامه طباطبايى )ره( تأكيد مىكند: »از خود قرآن چنين برمىآيد كه معجزهى قرآن به جنبهى فصاحت و بلاغت آن منحصر نمىشود؛ زيرا تنها بر سر اين مطلب تحدى نشده است؛ بلكه در قرآن كريم، از حيث علم و معرفتى كه قرآن عرضه كرده است
از حيث كسى كه قرآن بر او نازل شده از حيث آوردن اخبار غيبى مثلا آيهى 49 سورهى هود: تلك من أنباء الغيب نوحيها اليك ما كنت تعلمها أنت و لا قومك من قبل هذا. ، و خصوصا از اين حيث كه هيچ اختلاف و تعارض و تناقضى در قرآنى كه در طول 23 سال نازل شده است، وجود ندارد مثلا آيهى 82 سورهى نساء: أفلا يتدبرون القرآن، ولو كان من عند غير الله لوجدوا فيه اختلافا كثيرا. ، تحدى شده است و لذا قرآن كريم از همهى اين ابعاد، معجزه است.« .
در مورد قسمت آخر سؤال، كه: »آيا در هر عصرى، براى مردم آن عصر از جنبهى خاصى معجزه است؟« بايد گفت: اگر مقصود اين باشد كه: »مثلا قرآن در زمان پيامبر )ص( از حيث فصاحت و بلاغت معجزه بوده است، ولى الان ديگر از اين حيث معجزه نيست، بلكه مثلا از حيث مكاشفات علمى معجزه است«، اين سخن درست نيست؛ زيرا در تمامى مواردى كه قرآن از آن حيث معجزه بوده است، بايد هميشه معجزه باشد؛ زيرا قرآن »معجزهى جاويدان« است و اگر اعجازش عصرى و دورهاى باشد، ديگر اعتبار جاودانهاش زير سؤال مىرود؛ اما اگر به اين معنا باشد كه با گذشت زمان، جنبههاى ديگرى از اعجاز قرآن كشف شود، يا به اين معنا باشد كه در زمانهاى مختلف، تأكيد بر برخى جنبهها نسبت به جنبههاى ديگر براى برخى از مردم ارجحيت داشته باشد، مسلما پاسخ آن پرسش مثبت است؛ يعنى اولا همان طور كه در احاديث وعده داده شده، قرآن روز به روز بر طراوتش افزوده مىشود
ابتدا بايد گفت، اين كه: »قرآن كلام خداست« عين همان مدعاست كه »قرآن معجزه است« و نمىتواند دليل آن باشد و پس از اين كه ما اثبات كرديم كه قرآن معجزه است، آن گاه آشكار مىشود كه قرآن كلام خداست. به عبارت ديگر، اگر كسى بگويد: »قرآن معجزه است، چون كلام خداست؟« بلافاصله اين اشكال پيش مىآيد كه: »شما از كجا فهميديد كلام خداست؟«
اما راه تشخيص اين كه: آيا چيزى معجزه است يا خير؟ از اين طريق است كه معجزه هر امر خارق العادهاى است كه:
اولا: دربارهى آن امر تحدى شده باشد؛
ثانيا: كسى از عهدهى تحدى برنيامده باشد، و به تعبير ديگر اين كه: »آن معجزه، مغلوب كسى واقع نشود و كسى بر آن غلبه نكند«.
با قيد اول، كرامات اوليا و كارهاى خارق العادهى مرتاضان از معجزه جدا مىشوند )زيرا در عين اين كه آنها امورى خارق العادهاند، اما آورندهى آنها تحدى نكرده، يعنى نخواسته است به آن وسيله نبوت خود را اثبات كند(.
با قيد دوم، مدعيان دروغين از انبياى واقعى تفكيك مىشوند.
اكنون وقتى در مورد قرآن ادعا مىكنيم معجزه است، نشان مىدهيم كه:
اولا، دربارهى قرآن تحدى شده و اين تحدى در آيات متعددى از خود قرآن آمده است. از جمله دربارهى كل قرآن: »و لئن اجتمعت الانس و الجن على أن يأتوا بمثل هذا القرآن لا يأتون بمثله ولو كان بعضهم لبعض ظهيرا« و دربارهى لا اقل ده سوره: »أم يقولون افتراه قل فأتوا بعشر سور مثله مفتريات«
؛ بلكه حتى آوردن يك سوره: »و ان كنتم فى ريب مما أنزلنا على عبدنا فأتوا بسورة من مثله و ادعوا شهدائكم من دون الله ان كنتم صادقين.«
ثانيا، حداقل اين است كه علماى ادبيات عرب در طول تاريخ نشان دادهاند، تمام تحدىهايى كه عليه قرآن كريم مطرح شده است، به هيچ وجه نه به لحاظ اسلوب ادبى و نه به لحاظ محتوايى، با قرآن قابل مقايسه نيستند .
اما دربارهى اين كه كدام جنبهى قرآن معجزه است، علامه طباطبايى )ره( تأكيد مىكند: »از خود قرآن چنين برمىآيد كه معجزهى قرآن به جنبهى فصاحت و بلاغت آن منحصر نمىشود؛ زيرا تنها بر سر اين مطلب تحدى نشده است؛ بلكه در قرآن كريم، از حيث علم و معرفتى كه قرآن عرضه كرده است
از حيث كسى كه قرآن بر او نازل شده از حيث آوردن اخبار غيبى مثلا آيهى 49 سورهى هود: تلك من أنباء الغيب نوحيها اليك ما كنت تعلمها أنت و لا قومك من قبل هذا. ، و خصوصا از اين حيث كه هيچ اختلاف و تعارض و تناقضى در قرآنى كه در طول 23 سال نازل شده است، وجود ندارد مثلا آيهى 82 سورهى نساء: أفلا يتدبرون القرآن، ولو كان من عند غير الله لوجدوا فيه اختلافا كثيرا. ، تحدى شده است و لذا قرآن كريم از همهى اين ابعاد، معجزه است.« .
در مورد قسمت آخر سؤال، كه: »آيا در هر عصرى، براى مردم آن عصر از جنبهى خاصى معجزه است؟« بايد گفت: اگر مقصود اين باشد كه: »مثلا قرآن در زمان پيامبر )ص( از حيث فصاحت و بلاغت معجزه بوده است، ولى الان ديگر از اين حيث معجزه نيست، بلكه مثلا از حيث مكاشفات علمى معجزه است«، اين سخن درست نيست؛ زيرا در تمامى مواردى كه قرآن از آن حيث معجزه بوده است، بايد هميشه معجزه باشد؛ زيرا قرآن »معجزهى جاويدان« است و اگر اعجازش عصرى و دورهاى باشد، ديگر اعتبار جاودانهاش زير سؤال مىرود؛ اما اگر به اين معنا باشد كه با گذشت زمان، جنبههاى ديگرى از اعجاز قرآن كشف شود، يا به اين معنا باشد كه در زمانهاى مختلف، تأكيد بر برخى جنبهها نسبت به جنبههاى ديگر براى برخى از مردم ارجحيت داشته باشد، مسلما پاسخ آن پرسش مثبت است؛ يعنى اولا همان طور كه در احاديث وعده داده شده، قرآن روز به روز بر طراوتش افزوده مىشود
تازه های پرسش و پاسخ
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}